به گزارش مجله خبری نگار روابط ایالات متحده و رژیم صهیونیستی تا اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی در واقع بسیار محدود و حتی سرد بود. سپس روابط دو طرف در دهه ۱۹۷۰ به یک رابطه کلاسیک حامی-مشتری تبدیل شد و در دهه ۱۹۸۰ تبدیل شدن به یک رابطه راهبردی و نهادینه را کلید زد که امروزه میشناسیم.
دو طرف در بسیاری از عرصه های سیاسی، دیپلماتیک، نظامی و تسلیحاتی و حتی اقتصادی روابط تنگاتنگی با هم دارند و از این رو نظرهای متفاوتی در زمینه نوع رابطه و برتری یکی از دو طرف بر دیگری وجود دارد. درهم تنیدگی فراوان دو طرف موجب شده تردیدهای فراوانی در زمینه آینده رژیم صهیونیستی و حدنهایی حمایت آمریکا از آن مطرح شود.
حدود ۵ دهه است که روابط ایالات متحده و رژیم صهیونیستی از حالت دو بازیگر عادی روابط بینالملل فراتر رفته و تلآویو شریک استراتژیک و خاص واشنگتن به شمار میآید. حجم حمایتهای بیدریغ آمریکا از اسرائیل در کنار میزان کمکهای مالی و تسلیحاتی که به این رژیم سرازیر میشود در کل آماری عجیب را نشان میدهد.
ایالات متحده بیشتر از هر مساله سیاسی برای حفظ رژیم صهیونیستی هزینه سیاسی پرداخت کرده است. از دهه ۱۹۷۰ تاکنون آمریکا بیشتر از ۸۰ بار از قدرت وتوی خود در شورای امنیت برای بی تاثیرکردن درخواستها یا قطعنامههای آن استفاده کرده؛ به نوشته شبکه خبری «الجزیره»، از این تعداد ۵۳ مورد آن تنها بابت حمایت از اسرائیل و در مخالفت با قطعنامههایی بوده که به گونهای این رژیم را تحت فشار قرار میدادند یا محدودیتی را برای آن اعمال میکردند.
تاکنون آمریکا بیشتر از ۸۰ بار از قدرت وتوی خود در شورای امنیت استفاده کرده که ۵۳ مورد آن فقط بابت حمایت از اسرائیل بوده است.
از نظر اقتصادی و مالی نیز حمایتهای آمریکا از اسرائیل بیسابقه بوده و این رژیم بزرگترین دریافتکننده کمکهای مالی و نظامی از واشنگتن در هر سال بوده است. بدون احتساب تورم تا چند سال پیش اسرائیل بیشتر از ۱۴۶ میلیارد دلار کمک از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی دریافت کرده بود. این روند همچنان ادامه دارد و به طور میانگین هر ساله تا حدود ۴ میلیارد کمک که بیشتر به اشکال تسلیحاتی و نظامی است، در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میگیرد. بسته کمکهای نظامی سالیانه که به تازگی بین دو طرف برای سالهای ۲۰۱۹-۲۰۲۸ توافق شده، رقمی نزدیک به ۱۷۰ میلیارد دلار است.
آمریکا بیشتر این کمکها را در قالب دکترین برتری نظامی و تسلیحاتی اسرائیل در خاورمیانه انجام میدهد تا این رژیم از بهروزترین تسلیحات برخوردار باشد. در این چارچوب واشنگتن حتی حاضر نیست برخی تسلیحات که گمان میرود برتری تلآویو را به خطر میاندازد به کشورهای ثروتمند عربی که حاضر به پرداخت هر هزینهای برای آن هستند، بفروشد.
در سالیان اخیر حجم زیادی از حمایتهای مادی و سیاسی از طرف آمریکا برای اسرائیل هزینه شده بهگونهای که افکار عمومی آمریکا و در میان برخی نخبگان سیاسی این کشور نیز نارضایتیهای فراوانی در این زمینه دارند به ویژه از زمانی که مشخص شد اسرائیل در ساختار سیاسی آمریکا جاسوسانی را داشته و برخی تسلیحات اهدایی آمریکا را به رقبای بینالمللی واشنگتن فروخته است.
بسته کمکهای نظامی سالیانه که به تازگی بین دواشنگتن و تلآویو برای سالهای ۲۰۱۹-۲۰۲۸ توافق شده، رقمی نزدیک به ۱۷۰ میلیارد دلار است.
در هر صورت نگاه به شرق آمریکا و کاهش اهمیت خاورمیانه برای واشنگتن موجب شده رژیم اسرائیل تلاش کند به نوعی از کاخ سفید مستقل باشد. با این وجود دلایل گوناگون سیاسی، امنیتی و اقتصادی موجب شده همچنان اسرائیل برای ادامه حیات هنوز به آمریکا متکی باشد.
در عرصه سیاسی باوجود دستیابی به توافقهای صلح با برخی کشورهای عربی، اسرائیل هنوز در منطقه منفور است و به ویژه در میان افکارعمومی جهان عرب جایگاهی ندارد. از طرف دیگر اقدامات تجاوزکارانه صهیونیستها در اراضی اشغالی به ویژه در مورد بیتالمقدس از میزان اعتبار این رژیم در عرصههای جهانی کاسته است.
در بُعد امنیتی نیز رژیم صهیونیستی سرزمینی کوچک و بدون عمق استراتژیک به شمار میرود که صهیونیستها در هیچ مکانی از آن احساس امنیت نمیکنند زیرا حتی موشکهای دستساز فلسطینیها از نوار غزه، همه سرزمینهای اشغالی را در تیررس دارد.
به تازگی انصارالله یمن نیز اعلام کرده موشکهای آن میتواند اراضی اشغالی را هدف دهند. همین احساس ناامنی موجب شده تلآویو هر ساله مبالغ هنگفتی را بابت استقرار و توسعه سامانههای دفاعی که مهمترین آنها گنبد آهنین است، هزینه کند. با وجودی که این سامانه از پیشرفتهترین فناوریهای غربی تشکیل شده اما بازده کلی آنها در مقابله با موشکهای سطح پایین فلسطینیها بسیار کمتر از حد انتظار است.
در ابعاد اقتصادی نیز اسرائیل دارای صنعت یا بخش اقتصادی مستقل و فراگیری نیست تا بتواند اقتصاد آن را تامین کند. مهمترین منبع درآمد و اسرائیل در حوزه خدمات خلاصه میشود که گفته میشود ۷۵ درصد تولیدناخالص ملی آن را در بر میگیرد. اصلیترین حوزه نیز گردشگری است و سالانه میلیونها نفر به اسرائیل سفر میکنند. اما نکته اینجاست که نبود امنیت و وقوع کوچکترین ناامنی باعث فرار گردشگری و از دست رفتن درآمدهای دهها میلیارد دلاری این بخش میشود.
گردشگری یکی از منابع اصلی درآمد اسرائیل است که تا پیش از کرونا سالانه ۵ میلیون گردشگر خارجی را جذب میکرد که از سال ۲۰۱۶ رشد ۲۵ درصدی را به همراه داشته و حداقل ۲۰ میلیارد دلار را به اقتصاد اسرائیل کمک کرده است.
گردشگری یکی از مهمترین منابع درآمدی تلآویو است اما نبود امنیت و وقوع کوچکترین ناامنی سبب فرار گردشگر و از دست رفتن درآمدهای دهها میلیارد دلاری این بخش میشود.
تشدید تکاپوی تلآویو برای استقلال
هنگامی که نمایندگان روسیه و اوکراین چندی بعد از درگیری، در ترکیه به تفاهم اولیه درباره فهرستی از کشورهایی که میتوانند در صورت انعقاد توافق به عنوان ضامن امنیت کییف عمل کنند، دست یافتند، اسرائیل هم درکنار دیگر کشورهای آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه، فرانسه، ترکیه، آلمان، کانادا، ایتالیا و لهستان در این فهرست وجود داشت. این امر شاید برای اسرائیل نشانهای از استقلال و اعتبار بینالمللی باشد اما واقعیتها از چیز دیگری حکایت دارند.
تارنمای مرکز پژوهشی «میدل ایست مانیتور» در تحلیل موقعیت اسرائیل و روابط با آمریکا آورده است: بلافاصله پس از شروع جنگ، مقامهای اسرائیلی به سرتاسر جهان و بسیاری از کشورهایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با درگیری ارتباط داشتند، رفت و آمد کردند تا این پروژه موقعیت ژئوپلیتیک اسرائیل را در خاورمیانه و اروپا بهبود ببخشد.
در بخشی از این تحلیل آمده: برای سالها، اسرائیل امیدوار بود خود را از وابستگی نامتقارن به واشنگتن رها کند. این وابستگی شکلهای مختلفی داشت؛ کمک مالی و نظامی، حمایت سیاسی، پوشش دیپلماتیک و غیره. بسیاری از فلسطینیها و دیگران بر این باورند که اگر ایالات متحده از حمایت از اسرائیل دست بردارد، اسرائیل به سادگی فرو خواهد پاشید. با این حال، ممکن است این دیدگاه حداقل در تئوری درست نباشد.
«مکس فیشر» در مارس ۲۰۲۱ در نیویورک تایمز نوشت: کمک ایالات متحده به اسرائیل در سال ۱۹۸۱ معادل حدود ۱۰ درصد اقتصاد اسرائیل بود در حالی که در سال ۲۰۲۰ کمک ۴ میلیارد دلاری کاخ سفید نزدیک به یک درصد اقتصاد آن بود. اما این یک درصد برای اسرائیل حیاتی است زیرا بسیاری از این منبع مالی به ارتش اسرائیل اختصاص داده میشود که به نوبه خود آنها را به سلاحهایی تبدیل میکند که به طور معمول علیه فلسطینیان و سایر کشورهای عربی استفاده میشود.
اسرائیل به طور کامل آگاه است که ایالات متحده نگرش سیاسی خود را در خاورمیانه تغییر داده و به سمت اقیانوس آرام و اروپای شرقی حرکت میکند.
میدل ایست مانیتور نیز نوشت: به نظر میرسد استراتژی منطقهای و بینالمللی اسرائیل در چند جهت درحال پیشرفت است و برخی از آنها با راهبردهای واشنگتن مخالف هستند. با این حال، به لطف تداوم نفوذ اسرائیل در کنگره آمریکا، واشنگتن کاری برای پاسخگوکردن اسرائیل انجام نمی دهد.
در همین حال، اسرائیل به طور کامل آگاه است که ایالات متحده نگرش سیاسی خود را در خاورمیانه تغییر داده و به سمت اقیانوس آرام و اروپای شرقی حرکت میکند، بنابراین استراتژی بلوغ و استقلال را در پیش گرفته است. با این حال رویکرد فوق با خطراتی نیز همراه است زیرا اگرچه اسرائیل اکنون قویتر است اما همسایگانش نیز در حال قویتر شدن هستند.
اهمیت بالای ایالات متحده برای امنیت ملی رژیم صهیونیستی اغراق نیست و واشنگتن به طور معمول نخستین و مهمترین پناهگاه تلآویو برای دریافت مشاوره استراتژیک است؛ به طور تقریبی آمریکا همیشه مهمترین و ابزار اصلی رسیدگی به چالشهایی محسوب میشود که اسرائیل با آن مواجه است.
نشریه «نیوزویک» نیز نوشت: حدود چهار دهه از این روابط ویژه میگذرد اما به نظر میرسد با همه تکاپویی که رژیم صهیونیستی برای افزایش توان خود انجام میدهد، مهمترین بهایی که اسرائیل پرداخت کرد از دست دادن استقلال بوده است. در واقع، وابستگی اسرائیل به ایالات متحده آنقدر عمیق شده که جای سوال دارد که آیا میتواند بدون کمک آمریکا زنده بماند یا خیر.
نیوزویک: وابستگی اسرائیل به ایالات متحده آنقدر عمیق شده که مشخص نیست آیا میتواند بدون کمک آمریکا زنده بماند یا خیر؟
طبق نظرسنجیها، بسیاری از آمریکاییها باوجود روابط نامتقارن و کمکهای گسترده آمریکا، نسبت به بیاعتنایی مداوم اسرائیل به ترجیحات سیاسی واشنگتن، انتقاد میکنند. این امر به ویژه زمانی که اسرائیل توسط یک دولت تندرو رهبری میشود، برجستهتر است.
بر اساس این تحلیل، کمکهای ایالات متحده در سالهای اخیر حدود ۳ درصد از کل بودجه ملی و یک درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل بوده که از نظر اقتصادی حذف این مبلغ برای تلآویو سخت خواهد بود و ممکن است بر بخشهایی همچون بهداشت و آموزش تاثیر بگذارد و به تنشهای اجتماعی دامن میزند. تاثیر واقعی توقف کمک آمریکا بر بودجه دفاعی اسرائیل مشخص میشود.
در سالهای اخیر، کمکهای ایالات متحده حدود ۲۰ درصد از کل بودجه دفاعی اسرائیل (شامل حقوق بازنشستگی، مراقبت و غرامت برای مجروحان و ...) یا معادل ۴۰ درصد بودجه نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) و به اندازه کل بودجه تدارکاتی میشود.
اسرائیل از نظر امنیتی ضعفهای شدیدی دارد و به دلیل نداشتن عمق راهبردی و اتکای بیش از حد بر درآمدهای گردشگری، انعطاف چندانی را در مباحث بودجهای ندارد.
به نوشته نیوزویک، برخلاف دشمنان اسرائیل که میتوانند از منابع متعدد با محدودیتهای سیاسی اندک تسلیحات تهیه کنند، اتکای اسرائیل به ایالات متحده حیاتی شده است. امروزه هیچ یک از دیگر تولیدکنندگان عمده تسلیحات _ انگلیس، فرانسه، روسیه و چین _ نمیتوانند جایگزین ایالات متحده باشند. به طور قطع هیچکس حاضر به تأمین این بودجه نخواهد بود، و هیچ کشور دیگری به اسرائیل در ساخت سپر و توانایی موشکی یا در عملیاتهای سایبری تهاجمی مشترک شرکت نمیکند.
در واقع، ایالات متحده طبق قانون خود، متعهد به حفظ برتری کیفی نظامی اسرائیل است. شاید اسرائیل در ظاهر از یک ضمانت امنیتی واقعی از سوی ایالات متحده برخوردار است اما این ضمانت شکننده بوده زیرا اگر به عنوان نمونه در آینده خاورمیانه چند قدرت هستهای وجود داشته باشند، مبنای بازی قدرت به طور کل تغییر میکند.
نیوزویک در پایان تحلیل جامع خود در پاسخ به این پرسش که آیا اسرائیل بدون آمریکا میتواند زنده بماند؟ آورده: حمایت کلی از اسرائیل در ایالات متحده شاید بالا باشد اما روندهای سیاسی و جمعیتی در این کشور تأثیر مخربی بر روابط آن دو در آینده خواهد داشت. شاید اسرائیل بتواند زنده بماند اما بدون تردید تداوم موجودیتش بینهایت سختتر میشود و امنیتی کمتر را در سرزمینی به شدت فقیرتر تجربه میکند؛ به همین دلیل هیچ جناحی در اسرائیل اکنون مایل به بازگشت به این سناریو یا حتی فکر کردن در مورد آن نیست.